دیکشنری
فاصله بین انگشتان
english
1
general
::
Spacing the fingers
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
فاش و ابراز کردن
فاش کردن
فاشیست
فاشیسم
فاصله
فاصله ماهالانوبیس
فاصله های یکسان نما
فاصله ازدحام
فاصله اطمینان
فاصله اطمینان بتا
فاصله اقلیدسی
فاصله انتظارات
فاصله انداز
فاصله بحرانی
فاصله بهینه
فاصله بین انگشتان
فاصله بین پایه ها
فاصله بین دو اجلاس
فاصله جهش پخشی
فاصله جوش های محیطی
فاصله دار
فاصله دار کردن
فاصله رمز
فاصله رومرکزی
فاصله سیناپسی
فاصله گذاری
فاصله گذاری عرضی
فاصله گذر تداخلی
فاصله گذر مقرر
فاصله میان گروهی
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید